انواع سبک‌های فرزندپروری چیست؟ راهنمای علمی و کاربردی برای والدین

جدول محتوا

مقدمه

گرچه بسیاری از ما درباره سبک‌های مختلف فرزندپروری شنیده‌ایم و خوانده‌ایم اما هنوز بسیاری از ما به این حقیقت را که چرا باید سبک مناسب فرزندپروری بشناسیم و اجرا کنیم فکر نکرده‌ایم. به راستی چرا شناخت و اجرای یک سبک مناسب فرزندپروری چیست؟ چه اهمیتی دارد که ما سبک‌های نامناسب و آسیب‌های آنها را بشناسیم؟

پاسخ ساده است: سبک فرزندپروری، چارچوبی است که والدین بر اساس آن با کودک خود رفتار می‌کنند، قوانین و مرزها را تعیین می‌کنند و در نهایت به واسطه واکنش‌های والدین در هر سبک شخصیت و رفتار کودک تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد. یک انتخاب درست و آگاهانه می‌تواند به رشد سالم، خودباوری و مهارت‌های اجتماعی کودک کمک کند و از بروز مشکلات رفتاری جلوگیری نماید. وقتی سبک های فرزندپروری را توضیح دهیم و مزایا و معایب هرکدام را بگوییم می‌توانید اثرات سازنده یا مخرب رفتارتان را در مهارت‌آموزی و رفتارهای کودکتان تشخیص دهید. کسب این آگاهی دقیقا همان چیزی است که ما در این مقاله به دنبال آن هستیم. از طرفی باید به خاطر داشت استمرار در رفتار مبتنی بر چارچوب سبک فرزندپروری مناسب ما را به نتایج مطلوب می‌رساند. این که گاهی شیوه رفتاری‌مان را عوض کنیم می تواند آسیب‌زننده باشد و در کودک حس بلاتکلیفی ایجاد کند. البته بدیهی است که هیچ کدام ما نمی توانیم بگوییم همیشه بهترین برخورد را در تعاملاتمان با فرزندانمان داشته‌ایم. همه ما گاهی خطا می‌کنیم. مهم این است که برآیند رفتارهای مختلفمان مناسب باشد.

 

تعریف سبک‌های فرزندپروری

سبک‌های فرزندپروری چارچوب‌هایی رفتاری و تربیتی هستند که والدین برای تربیت فرزندانشان انتخاب می‌کنند. روانشناسان عمدتاً چهار سبک اصلی فرزندپروری را معرفی کرده‌اند که هر کدام ویژگی‌ها، مزایا و معایب خاص خود را دارند:

  1. سبک مقتدرانه (Authoritative)
  2. سبک مستبدانه  (Authoritarian)
  3. سبک سهل‌گیر (Permissive)
  4. سبک بی‌تفاوت یا غیرفعال (Neglectful/Uninvolved)

سبک مقتدرانه: بهترین شیوه فرزندپروری از نگاه علم

سبک مقتدرانه یکی از شناخته‌شده‌ترین و علمی‌ترین سبک‌های فرزندپروری است. والدین مقتدر، مرزهای مشخصی تعیین می‌کنند و در عین حال با فرزند خود ارتباطی گرم، حمایتگر و محترمانه دارند. آنها هم قوانین را رعایت می‌کنند و هم به نیازهای عاطفی کودک پاسخ می‌دهند. این شیوه فرزندپروری به کودکان کمک می‌کند تا مهارت‌های اجتماعی قوی، خودانضباطی و اعتماد به نفس بالایی پیدا کنند. وقتی حرف از اقتدار به میان می‌آید، منظورمان درنظر داشتن هر دو بال مهربانی و قاطعیت در سبک فرزندپروری‌مان است. ما از قوانین و خطوط قرمز خارج نمی‌شویم اما این به ان معنا نیست که رابطه‌مان با فرزندمان را قربانی این قوانین کنیم. ما ضمن همدلی و تایید احساس فرزندمان تلاش می‌کنیم دلیل وضع قوانین و عدم همراهی‌مان با خواسته‌اش را، حفظ احترام به او مطرح کنیم.

 

سبک مستبدانه: قوانین سخت‌گیرانه اما کم‌توجه به احساسات

در سبک مستبدانه، والدین بسیار قانون‌گذار و سخت‌گیر هستند اما کمتر به نیازهای عاطفی و احساسی کودک توجه دارند. در این روش، فرزندان معمولاً تحت کنترل شدید هستند و آزادی عمل کمتری دارند. این سبک ممکن است منجر به بروز اضطراب، پرخاشگری یا حتی گوشه‌گیری در کودکان شود و روابط والد و فرزند را تضعیف کند. ممکن است در ظاهر کودکان این خانواده‌ها بسیار آرام و ساکت باشند. این بچه‌ها در جمع‌های خانوادگی معمولا بچه‌های مودبی شناخته می‌شوند که حتی خود ما هم ممکن است بابت حضورشان در زمان کودکی موردسرزنش قرار گرفته باشیم. نظم زیاد می‌تواند در این کودکان دیده شود. موفقیت‌ها و بازخوردهای مثبتی که ناشی از رفتارهای این چنینی والدین و به بیان دیگر ترس کودکان است به احتمال زیاد پایدار نیست و در کودک احساس خوشایندی ایجاد نمی‌کند. از دیگر سو هم ممکن است برعکس این کودکان دست به تمرد بزنند و سرکشی کنند. در این صورت هم احتمالا والدین تلاش می‌کنند کنترل‌گری خود را افزایش دهند. این کار میزان دلسردی کودک را بیشتر می‌کند و نتیجه جز شکست والدین و کودکان در جنگ قدرت نخواهد بود.

 

سبک سهل‌گیرانه: محبت زیاد بدون قانون و مرز

سبک سهل‌گیرانه معمولاً توسط والدینی به کار گرفته می‌شود که بسیار مهربان و دوست‌داشتنی‌اند اما قوانین و مرزهای مشخصی برای کودک تعیین نمی‌کنند. این شیوه ممکن است باعث شود که کودک نتواند خود را محدود کند و در مدیریت احساسات یا رفتارهایش دچار مشکل شود. والدین فکر می‌کنند این کار سبب می‌شود فرزندانشان احساس خوشایندی داشته باشند اما این نکته مهم را از یاد می برند که آزادی نامناسب می‌تواند خود زمینه‌ساز بروز اضطراب در کودک شود. از طرفی کودکانی که تحت این سبک تربیت می‌شوند ممکن است در مدرسه یا اجتماع با مشکل نظم و کنترل رفتار مواجه شوند. آنها تاب‌آوری کمتری در مقابل ناکامی (مثلا باخت در بازی یا اجبار در تبعیت از قوانین) از خود نشان دهند. کمبود این مهارت می تواند در موفقیت تحصیلی کودک و ارتباطات او در مدرسه یا مهدکودک اختلال ایجاد کند.

 

سبک بی‌تفاوت: کم‌ترین ارتباط و نظارت

در این سبک، والدین نقش فعالی در فرزندپروری ندارند، کمتر در زندگی کودک دخالت می‌کنند و کمترین حمایت عاطفی را ارائه می‌دهند. این بی‌تفاوتی ممکن است به دلیل مشغله زیاد، مشکلات شخصی یا عدم آگاهی والدین باشد. کودکان این خانواده‌ها معمولاً احساس ناامنی، کمبود اعتماد به نفس و مشکلات رفتاری دارند.

نقش مادر در فرزندپروری

نقش مادر در فرزندپروری از جنبه‌های مختلف بسیار کلیدی و تأثیرگذار است. مادران معمولاً اولین منابع حمایت عاطفی و آموزشی کودکان هستند و رفتارهای آنان به طور مستقیم بر سلامت روانی و رشد کودکان اثر می‌گذارد. مطالعات علمی نشان می‌دهد که رابطه گرم و صمیمانه بین مادر و کودک، منجر به کاهش اضطراب، افزایش عزت نفس و تقویت مهارت‌های اجتماعی در کودک می‌شود. همچنین، مادر به عنوان الگوی رفتاری و احساسی، نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری سبک‌های مقابله‌ای و عاطفی کودک ایفا می‌کند. گرچه نقش مادر بسیار مهم است اما نباید نقش پدر را نادیده گرفت و در نظر داشت که همسویی والدین در سبک فرزندپروری عاملی کلیدی در موفقیت و کسب منافع سبک خاص فرزندپروری است.

 

اهداف فرزندپروری چیست؟

هدف اصلی فرزندپروری تربیت نسلی سالم، مسئولیت‌پذیر و توانمند است. به طور کلی، اهداف فرزندپروری شامل موارد زیر می‌شود:

  • رشد روانی و عاطفی سالم: کودکی که بتواند احساسات خود را مدیریت کند و روابط سالم با دیگران داشته باشد.
  • توسعه مهارت‌های اجتماعی: کودک باید یاد بگیرد چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند و در جامعه نقش موثری ایفا نماید.
  • پرورش استقلال و خودباوری: ایجاد اعتماد به نفس و توانایی تصمیم‌گیری در کودک.
  • ایجاد مسئولیت‌پذیری: آموزش مسئولیت‌پذیری و احترام به قوانین و هنجارهای اجتماعی.
  • تأمین امنیت و حمایت: ایجاد محیطی امن که کودک در آن احساس آرامش و حمایت کند.

همه این مهارت‌ها سبب می‌شود کودک برای زندگی آینده و در تعامل با چالش‌هایی که پیش‌رو دارد موفق عما کند.

شیوه فرزندپروری علمی و کاربردی

برای رسیدن به اهداف فرزندپروری، مهم است که والدین از شیوه‌های علمی و متناسب با نیازهای کودک استفاده کنند. توصیه‌های کاربردی در این زمینه عبارتند از:

  • ایجاد تعادل بین محبت و قانونمندی: محبت بدون قانون و قانون بدون محبت هر دو به رشد کودک آسیب می‌زنند.
  • گوش دادن فعال به کودک: گوش دادن به حرف‌ها و احساسات کودک، به او احساس ارزشمندی می‌دهد.
  • تشویق رفتارهای مثبت: به جای تمرکز بر تنبیه، بهتر است رفتارهای مطلوب تقویت شوند.
  • آموزش مهارت‌های حل مسئله: کمک به کودک برای مواجهه با مشکلات به شیوه‌های سالم و منطقی.
  • تقویت روابط خانوادگی: صرف زمان با کیفیت برای فعالیت‌های مشترک باعث افزایش صمیمیت و امنیت عاطفی می‌شود.
  • گفتگوی مداوم: گفتگو یکی از موثرترین راهکارها برای حل و فصل مشکلات و اختلاف‌نظرهای اعضای خانواده است. هر جا با اطرافیان دچار چالش شدیم و درباره موضوعی به توافق نرسیدیم می‌توانیم در نشست‌های خانوادگی یا حتی در فضاهای غیررسمی‌تر درباره انها صحبت کنیم و طبق اصول مذاکره به توافق برسیم.

 

جمع‌بندی

انتخاب سبک فرزندپروری مناسب تأثیر عمیقی بر رشد و آینده کودک دارد. سبک مقتدر به عنوان علمی‌ترین و موثرترین شیوه، ترکیبی از محبت و قانونمندی را ارائه می‌دهد که زمینه‌ساز رشد روانی، عاطفی و اجتماعی سالم است. نقش مادر در این فرآیند بسیار حیاتی است و باید حمایتگر و در عین حال قانون‌گذار باشد. شناخت اهداف فرزندپروری به والدین کمک می‌کند تا در مسیر تربیت کودکان خود، انتخاب‌های بهتری داشته باشند.

 

منابع معتبر علمی و پژوهشی

  • Baumrind, D. (1991). The influence of parenting style on adolescent competence and substance use. The Journal of Early Adolescence.
  • Maccoby, E.E., & Martin, J.A. (1983). Socialization in the context of the family: Parent-child interaction. In P.H. Mussen (Ed.), Handbook of child psychology (Vol. 4).
  • Darling, N., & Steinberg, L. (1993). Parenting style as context: An integrative model. Psychological Bulletin.
  • Sroufe, L.A. (2005). Attachment and development: A prospective, longitudinal study from birth to adulthood. Attachment & Human Development.
  • کریمی، م. (1398). روانشناسی تربیتی. تهران: انتشارات روان.
  • حسینی، ع. (1400). مبانی فرزندپروری و نقش مادر. تهران: دانشگاه علوم تربیتی.