مقدمه
-ناگهان زیر گریه میزند و هرچه میپرسم چه شده جوابی نمیدهد.
– ناگهان از کوره درمیرود اما هرچه سعی میکنم آرامش کنم فقط گریه میکند.
کودکان، برخلاف بزرگسالان، هنوز واژه و مهارتهای لازم برای بیان هیجانات پیچیده را بهطور کامل کسب نکردهاند. به همین دلیل، احساساتی مانند خشم، ترس، غم یا ناامیدی معمولاً به شکل رفتارهای انفجاری، گریه یا کنارهگیری بروز میکنند. والدین نقش اصلی را در آموزش «سواد هیجانی» به کودک بر عهده دارند؛ یعنی توانایی شناخت، نامگذاری و ابراز احساسات به شیوهای سالم. در این مقاله آکادمی علوم و تحقیقات بنیاد کودک سلاله سعی دارد با تکیه بر پژوهشهای معتبر روانشناسی رشد، راهکارهای علمی و کاربردی برای کمک به کودک در بیان احساسات منفی ارائه میدهد.
اهمیت ابراز احساسات در رشد عاطفی کودک
توانایی بیان احساسات یکی از پایههای سلامت روان در بزرگسالی است. کودکانی که یاد میگیرند احساسات خود را به شکل کلامی بیان کنند:
- رفتارهای خشونتآمیز کمتری دارند،
- روابط اجتماعی موفقتری شکل میدهند،
- اعتمادبهنفس بالاتری کسب میکنند،
- مهارت حل مسئله بهتری دارند.
|
به خاطر داشته باشید این مسئله در بزرگسالان نیز صادق است. بزرگسالانی که میتوانند هیجانات خود را تنظیم کنند از موفقیتهایی که پیشتر ذکر شد بهرهمند میشوند. یکی از نخستین آموزهها در مهارت تنظیم هیجان بیان درست احساسات به شکل کلامی و نامگذاری آنهاست. |
پیامدهای سرکوب احساسات در کودکی
کودکی که نمیتواند به خوبی و در کلام هیجانش را نام ببرد یا توصیف کند یا قادر نیست بگوید چرا ناراحت است ممکن است به سورفتار و قشقرق به پا کردن محکوم شود. در این صورت ممکن است والدین از سر استیصال یا تصور بروز سورفتار در کودک واکنشهای تند نشان دهند. در این صورت ممکن است کودک تلاش کند دیگر هیجانش را نشان ندهد و تا می تواند آن را سرکوب کند. مطالعات نشان میدهد سرکوب هیجانها میتواند به پیامدهای زیر منجر شود:
- افزایش اضطراب و تنشهای بدنی،
- کاهش توانایی تنظیم خشم،
- مشکلات رفتاری و پرخاشگری،
- مشکلات ارتباطی در آینده.
- و در نهایت اینکه کودک اگر نتواند هیجان خود را به شکل مناسب ابراز کند آن را در خود دفن میکند و ممکن است زمانی که توان کافی ندارد آن را به شکل انفجاری ابراز کند.
ریشهیابی احساسات منفی در کودکان
کودکان معمولاً بهجای توضیح احساسات خود، آنها را «زندگی» میکنند. ممکن است نتوانند آن را ابراز کنند اما به خوبی تجربهاش میکنند و این درحالی است که حتی نمیدانند منبع این حال بد چیست؟ بنابراین لازم است والدین منبع احساس را بشناسند و به او کمک کنند ضمن شناسایی علت اصلی در جهت تنظیم تنش یا هیجان ناخوشایند اقدام کنند. والدین باید در نظر داشته باشند که گاهی هیجان ناخوشایند به واسطه یک تغییر فیزیولوژیک مثل گرسنگی یا خستگی به وجود میآید. هرچند کودک خودش نتواند این موضوع را بفهمد.
سن و مرحله رشد
در سنین ۲ تا ۶ سال، مغز هنوز در مرحله یادگیری تنظیم هیجان است. به همین دلیل خشم و گریههای طولانی طبیعی است. بنابراین والدین نباید انتظار بیش از حد از کودک داشته باشند یا رفتاررشدنیافته او را به حساب بدرفتاری بگذارند.
در سنین مدرسه (۶ تا ۱۲ سال)، کودکان توانایی بیشتری برای توضیح احساسات دارند، اما همچنان نیازمند هدایت والدین هستند. این سنین می تواند زمان طلایی برای آموزش تکنیکهای مهارت تنظیم هیجان باشد. هرچند می توان اصول اولیه را در قالب بازی پیش از این سنین هم با کودک تمرین کرد. تکنیکهای آرامشبخش یا عینیتبخشی به هیجان و نامگذاری آن میتواند از جمله این تمرینها باشد. در تمرین عینیتبخشی به هیجان میتوانیم از کودک بخواهیم بگوید کجای بدنش حس بدی دارد. این حس بد چه شکلی است؟ چه رنگی دارد؟ سنگین است یا سبک است؟ چه بویی دارد و…؟
محیط خانه و الگوگیری
کودکانی که در خانه شاهد رفتارهای پرتنش، فریاد یا سرکوب احساسات هستند، همان الگوها را تکرار میکنند. ارتباط عاطفی سالم در خانواده، پیششرط تنظیم احساسات است.
چگونه به کودک کمک کنیم احساسات منفی خود را بیان کند؟
نامگذاری دقیق احساسات
اولین قدم آموزش واژگان هیجانی است.
بهجای گفتن «عصبانی شدی»، از عبارت دقیقتر استفاده کنید:
«به نظر میاد از اینکه اسباببازیت شکست عصبانی شدی، درست میگم؟»
این تکلیف ساده، آگاهی هیجانی کودک را افزایش میدهد. بعلاوه به کودک کمک میکند کلمات مرتبط با هیجان و منبع ایجاد هیجانش را یشناسد. همچنین او میآموزد که چگونه در قالب کلمات هیجانش را ابراز کند. در کتاب کودک کاملمغز به تفصیل آمده است که استفاده از کلمه نقش مهمی در تنظیم هیجان دارد چرا که باعث فعال شدن نیمکره منطقی مغز میشود.
معتبر شمردن احساسات کودک (Validation)
کودک باید احساس کند شنیده و فهمیده شده است.
بهجای گفتن: «دیگه گریه نکن، چیز مهمی نیست»
بگویید: «میفهمم ناراحت شدی. این حس قابل درکه.»
اعتباردهی، یکی از قویترین ابزارهای تنظیم هیجان است. وقتی به کودک میگوییم «مهم نیست» در واقع داریم احساس او را کماهمیت جلوه میدهیم. قابل درک است که والدین برای اینکه فرزندشان آرام شود این حرف را میزنند و قطعا قصد و نیت خیری دارند. اما برداشت کودک چنین نیست. کودک تصور میکند آنچه مهم نیست احساس اوست. پیشنهاد میکنم به لحظاتی فکر کنیم که خودمان به شدت ناراحت شدهایم و دیگری برای آرام کردن ما گفته: «این اتفاق که چیز مهمی نیست که خودت را بهخاطرش ناراحت میکنی».
آموزش تفاوت «احساس» و «رفتار»
کودک باید بداند که:
- احساس خشم قابل قبول است،
- پرخاشگری قابل قبول نیست.
والدین باید در لحظه آرامش، مثالهای ساده ارائه دهند:
«تو میتونی عصبانی باشی، ولی نمیتونی دیگران رو بزنی. میتونی بگی “الان خیلی ناراحتم”.»
پس ما به احساس کودک مثلا خشم، اعتبار میدهیم و این را حق او میدانیم که خشمگین شود. چیزی که قابل پذیرش نیست رفتار نادرست بهواسطه هیجان است، مثلا اینکه کودک اسباببازی دوستش را بشکند.
استفاده از تکنیک گفتوگوی سهمرحلهای
این روش در روانشناسی کودک بسیار کاربردی است:
- مشاهده: «میبینم که داری پا به زمین میکوبی.»
- نامگذاری احساس: «به نظر میرسه ناراحتی یا خستهای.»
- پیشنهاد جایگزین: «میخوای بیای با هم حرف بزنیم یا چند تا نفس عمیق بکشیم؟»
دقت داشته باشیم قرار نیست با نفس عمیق مشکل حل شود. قرار است کودک کمی آرام شود تا بتواند بعد از تنظیم هیجانش برای حل مشکل راهحل مناسب را پیدا کند.
استفاده از بازی برای بیان احساسات
کودکان احساسات خود را از طریق بازی بهتر بیان میکنند. پیشنهادها:
- بازی نقشآفرینی (مثلاً از کودک بخواهیم جای یک عروسک عصبانی حرف بزند)
- نقاشی از احساسات
- کتابهای عاطفی مخصوص کودکان
- کارتهای احساسات
این روشها کودک را از «حالت دفاعی» خارج میکند. و از طرفی به او کمک میکند بهتر احساسش را بیان کند.
الگوی رفتاری بودن
کودکان نه با صحبت، بلکه با «مشاهده» یاد میگیرند.
والدین میتوانند در موقعیتهای روزمره احساسات خود را به شکل سالم بیان کنند:
«من امروز خستهام، نیاز دارم چند دقیقه استراحت کنم.»
این جملات ساده، نقش مهمی در شکلگیری سواد هیجانی کودک دارند.
ایجاد محیطی امن برای گفتوگو
اگر خانه محیطی پرتنش باشد، کودک هرگز فضای امن برای بیان احساسات نخواهد داشت. پیشنهادهای مهم:
- کاهش فریاد و مشاجره
- مشخصکردن زمان گفتوگوی روزانه
- تشویق کودک به حرفزدن بدون ترس از قضاوت
کمک به تنظیم هیجانی با تکنیکهای آرامسازی
کودکان نیاز به ابزارهای واقعی برای تنظیم احساسات دارند:
- نفس عمیق چهارثانیهای
- گرفتن یک شیء آرامبخش
- گفتن جملههای کوتاه مثل “الان آروم میگیرم“
- استفاده از گوشه آرامسازی (Calm Corner)
این تکنیکها جایگزین «تنبیه» هستند و کودک را به خودتنظیمی هدایت میکنند.
نقش والدین در مدیریت تنش در خانه
تنشهای خانوادگی بیشترین تأثیر را بر یادگیری هیجانی کودک دارند. کاهش تنش در خانه، مسیر را برای برقراری ارتباط عاطفی سالم باز میکند.
ویژگیهای یک خانه با سلامت هیجانی
- گفتوگوی شفاف و بدون سرزنش
- احترام متقابل
- تعیین قوانین روشن ولی انعطافپذیر
- تشویق به بیان نیازها
- زمان مفید مشترک والد–کودک
به خاطر داشته باشیم خانهای که سالم تلقی میشود الزاما خانهای نیست که همیشه ساکت است و افراد خواستهها و مخالفتهای خود را بیان نمیکنند. آنچه مهم است چگونگی نحوه بیان مخالفت و البته ایجاد فضای مناسب مذاکره است.
مدیریت اختلافات والدین
هدف نه حذف اختلاف، بلکه مدیریت سالم آن است:
- گفتوگو دور از حضور کودک
- استفاده نکردن از فریاد
- آموزش حل مسئله به جای واکنشهای هیجانی
- یادگیری اصول مذاکره
چه زمانی باید از متخصص کمک گرفت؟
اگر کودک بیش از حد:
- پرخاشگری میکند،
- احساسات خود را بهطور کامل سرکوب میکند،
- مشکلات خواب و اضطراب شدید دارد،
- یا در مدرسه رفتارهای شدید نشان میدهد،
مراجعه به روانشناس کودک ضروری است. مداخله زودهنگام همیشه بهترین نتایج را دارد.
جمعبندی
کمک به کودک برای بیان احساسات منفی یک فرایند تدریجی و آموزشی است. والدین با نامگذاری احساسات، الگو بودن، بازیدرمانی، اعتباردهی و ایجاد محیط امن میتوانند پایههای «تنظیم هیجان» را در کودک بنا کنند. این مهارت مهم نهتنها در دوران کودکی، بلکه در تمام مراحل زندگی به او کمک خواهد کرد.
منابع انگلیسی
- Denham, S. A. (1998). Emotional Development in Young Children. Guilford Press.
- Gottman, J. & DeClaire, J. (1997). Raising an Emotionally Intelligent Child. Simon & Schuster.
- Cole, P. M., Martin, S. E., & Dennis, T. A. (2004). “Emotion Regulation as a Scientific Construct.” Child Development.
- Thompson, R. A. (1994). “Emotion Regulation: A Theme in Search of Definition.” Monographs of the Society for Research in Child Development.
- Saarni, C. (1999). The Development of Emotional Competence. Guilford Press.
منابع فارسی معتبر
- یونیسف ایران – گزارشهای رشد هیجانی و تربیت مثبت کودک
- کتاب «هوش هیجانی کودکان» نوشته دانیل گلمن – ترجمه فارسی
- دکتر محمدرضا ایمانی – مقالات تخصصی رشد و تربیت عاطفی کودکان
- سازمان بهزیستی ایران – راهنماهای رسمی تربیت کودک و تنظیم هیجان